سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آفتاب شب

اندوخته های ِ نینداخته ، انداختنمان !
چون که اندوختیم و نینداختیم تا دیگران هم نیندوزند.
بپّا نیفتی !

بی ربط نوشت :
نهال غمی در نهادم نهاد    ***    درختی شد و رهبری می کند ...



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در جمعه 87/12/23ساعت 5:4 عصر توسط صادق
    نظرات دیگران()

    دوباره حرف مکرّرالاستفاده ی واجب الوجود !
    متولد ماه ِ جنِّ سال هزار و سیصد و شصت و ... بقیه اش اصلن برایش مهم نبود
    .
    شاید که جرقّه ی یک سور ِ چهارشنبه شده است و به جان تو و من آتش اندازی می کند
    .
    هر وقت به یاد ِ آن جادّه ی دراز ِ دراز ِ طویل طور ِ پر تکرار می افتم که گهگاهی خطوط سفیدش
    از زیر نعش برگ های زرّین دستی تکان می دهند ؛ نفرین ! ... نفرین
    !
    زوزه ی زود و زمزمه ی نحس بادی که همه چیز را به نقطه ی صفر کلوین بر می گرداند و برگ ها را به شاخه و نه این بار
    سبز !
    گمان نکنم کریستف کلمب هم جرأت کرده بی اجازه به زمین های مجهول دلت سَرََک بکشد ، شاید که یوزارسیف به دیدارت آمده باشد
    ...!



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در چهارشنبه 87/12/7ساعت 10:2 صبح توسط صادق
    نظرات دیگران()

    از خانه به سوی گور راهی شده ام       با رمز ِ « کمک! ،‏عبور » راهی شده ام
         با اینکه به هر امام رویی زده ام          انگار به یک تنور راهی شده ام



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در سه شنبه 87/11/22ساعت 8:57 صبح توسط صادق
    نظرات دیگران()

    هرکه درک کامل تری از قنوت داشته باشد ، دستانش را بهتر نگه می دارد !

  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در سه شنبه 87/11/15ساعت 4:56 عصر توسط صادق
    نظرات دیگران()

    چه قدر بَده که یه وبلاگ نویس فقط از وبلاگش بازدید کنه ... نه ؟

    و صد البته چه قدر فاجعه اس که با این وجود بخواد فقط واحداش رو پاس کنه و ...



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در شنبه 87/10/28ساعت 10:20 صبح توسط صادق
    نظرات دیگران()

       1   2      >
    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    دوباره، چارانه!
    خاطرات نامبهم
    همین امشب فقط!
    تعادل
    درّه
    [عناوین آرشیوشده]